در سالهای اخیر، اختلالات بیسابقهای در زندگی بشر ایجاد شده که تاثیرات عمیقی را بر جامعه و مسائل اقتصاد ایجاد کرده است. برای مثال وقوع پاندمی کرونا در جهان، نیازهای مردم را در سرتاسر جهان دچار تحول کرد. هوش مصنوعی می تواند نقش منحصربهفرد و مهمی را در مواجهه با بسیاری از چالشهای امروز ایفا کند. از طرفی امروزه پیشرفت در زیرساختهای داده و قدرت پردازش، زمینه لازم برای ایجاد تحول سریع و نوآورانه را مبتنی بر هوش مصنوعی فراهم کرده است.
امروزه برخی از کسب و کارها تمایل شدید به خودکارسازی مشاغل تا حد ممکن نشان داده اند و برخی از آن ها نیز استراتژی همکاری انسان و ماشین را در پیش گرفته اند. با این حال بسیاری از رهبران کسبوکارها هنوز اهداف سطح پایینی را برای خود درنظر گرفته و از پتانسیل عظیم هوش مصنوعی بهرهبرداری نمیکنند. امروزه دیگر دغدغه دنیای تکنولوژی صرفا پذیرش هوش مصنوعی یا خودکارسازی فرآیندها برای افزایش کارایی نیست. بلکه در مورد دستیابی به ارزش، دستیابی به خروجی های مطلوب و استفاده از پتانسیل هوش مصنوعی برای ایجاد فرصتهای جدید برای کسبوکارها و به طور کلی جامعه انسانی است. در این راستا چهار اقدام کلیدی که بسیاری از رهبران کسبوکار برای استفاده از پتانسیل هوش مصنوعی و ایجاد ارزش در مقیاس بزرگ در سازمانهای خود انجام میدهند معرفی می شوند:
آماده سازی و تحول فرهنگ سازمان
رهبران باید با بهرهگیری از فرصتهای رو به رشد که هوش مصنوعی قادر به ایجاد آنهاست، کارها را بازآفرینی کنند. انسانها هنوز هم در مرکز موفقیت یک کسبوکار قرار دارند و هوش مصنوعی میتواند قدرت یک نیروی انسانی و ماشینی را با هم ترکیب کند. یکی از چالش های موجود در پیاده سازی پروژه های هوش مصنوعی خوش بینی بیش از حد مدیران و کارکنان به تحولات مورد انتظار است. در یک نظرسنجی انجام شده توسط دیلویت 82 درصد از رهبران کسب و کارها اظهار کردند که کارمندان آنها معتقدند که کار با فناوری های هوش مصنوعی عملکرد و رضایت شغلی آنها را افزایش می دهد.
این درحالی است که سازمان ها همیشه جنبه مدیریت تغییر را دست کم می گیرند، این در حالی است که تغییر در سازمان هایی که سال هاست فرآیندهای تکراری را دنبال می کنند، بسیار دشوار است. رهبران کسب و کارها بایستی این دیدگاه را با فرهنگ سازی کنترل کنند. همچنین چابکی سازمان یا تمایل به تغییر از جمله مواردی است که بایستی با فرهنگ سازی برطرف شود
از میان شرکت های مورد بررسی دلویت تنها 21 درصد از همه پاسخ دهندگان گزارش کردند که به طور فعال به کارگران آموزش می دهند که چه زمانی به طور موثر هوش مصنوعی را به کار ببرند، 25 درصد کسب و کارها گزارش کردند که دسترسی به سیستم های هوش مصنوعی را برای کارگران غیر فنی/غیرمتخصص ایجاد کرده اند.
تحول فرآیندهای سازمان
از آنجایی که هوش مصنوعی امروزه تبدیل به ابزاری برای موفقیت کسب و کارها شده است، تعداد زیادی از سازمانها در حال طراحی مجدد فرآیندهای درون سازمانی خود هستند. در واقع برای اطمینان از کاربرد هوش مصنوعی، بایستی مدل عملیاتی سازمان به صورت جزئی یا کامل تغییر کند تا یک سازمان بتواند با قابلیتهای منحصربهفرد ماشینهای هوشمند سازگار شود. همچنین در فرآیندهای کاری و مشاغل باید بازنگری شوند. برای این منظور کسب و کارها بایستی از MLOps پیروی کنند، فرآیندهای کاری را دوباره طراحی کرده و چرخه های عمر مدل هوش مصنوعی را مستند کنند. به چالش کشیدن فرآیندها در سازمان هایی که سال هاست امور تکراری را به صورت روزانه انجام می دهند، بسیار دشوار است که بایستی آن را مدیریت کرد.
- ردیابی بازگشت سرمایه در توسعه مدلها و برنامههای کاربردی
- داشتن یک فرآیند مشخص برای حاکمیت و کیفیت دادههای موجود در مدلهای هوش مصنوعی
- پیروی از استراتژی انتشار چرخه عمر در توسعه مدل های هوش مصنوعی
- استفاده از یک پلت فرم مشترک و ثابت برای توسعه برنامه ها و مدل های هوش مصنوعی
- مدیریت ریسک قبل از شروع و توسعه مدل ها
یافتهها نشان میدهد که انجام و حفظ این اقدامات و سایر اقدامات مشابه ممکن است منجر به نتایج بهتر هوش مصنوعی شود.
هماهنگی فناوری با استعدادها
در کنار سرمایه گذاری در زمینه تحول عملیات و فرهنگ سازمانی، شرکتها باید استراتژیهای هوش مصنوعی خود را توسعه دهند. همچنین آن ها با بهر گیری از پلتفرمها، ابزارها و شتابدهندههای آماده میتوانند به تحولات سرعت بخشند.
در کنار این موارد تربیت استعدادها و نیروی انسانی ماهر برای به کارگیری هوش مصنوعی در سازمان بسیار با اهمیت است. کمبود استعدادهای ماهر می تواند به شکست پروژه های هوش مصنوعی بیانجامد. اگرچه امروزه نرم افزارهای تجاری زیادی به صورت منبع باز منتشر شده اند که می توانند پیشنهادات خوبی را در پیاده سازی پروژه های هوش مصنوعی ارائه کنند، با این حال کمبود استعدادها باعث کندی و فرسایشی شدن روند تحولات در سازمان می شود. سازمان هایی که در ابتدای راه پیاده سازی پروژه های هوش مصنوعی هستند احتمالاً نیاز به استخدام نیروهای تازه و ماهر دارند. در کنار این آموزش پرسنل داخلی می تواند به تسریع فرآیند پیاده سازی کمک کند. امروزه با توجه به اینکه حتی پیشرفتهترین سازمانها هنوز در مراحل اولیه تحولات هوش مصنوعی هستند، اکثریت سازمانها به جای آموزش مجدد کارگران موجود، اولویت را به جذب استعدادهای جدید هوش مصنوعی از خارج سازمان داده اند.
انتخاب کاربردهایی با بیشتری ارزش
هوش مصنوعی در حال ایجاد تحولات در تمامی صنایع است و بسیاری از رهبران شروع به شناسایی کاربردهایی کردهاند که در کسب و کار آن ها بیشترین ارزش را ایجاد میکند. نکته مهم این است که استراتژیهای هوش مصنوعی بایستی با استراتژی ها کلی سازمان در کوتاهمدت و بلندمدت هماهنگ باشد. بنابراین استراتژی شروع پروژه های هوش مصنوعی می تواند در ادامه دار بودن روند تحولات موثر باشد. پیاده سازی پروژه های هوش مصنوعی در سازمان معمولا با سختی های زیادی مواجه است. ارزش ایجاد شده در نتیجه اجرای این پروژه ها بایستی سختی های راه را توجیه کند. از طرفی فرآیند تدوین استراتژی ها نباید بیش از حد طولانی باشد، چرا که این مهم اشتیاق شرکت ها برای سرمایه گذاری را کاهش می دهد. همچنین استراتژی ها نباید سد راه نوآوری و تحولاتی شوند که هوش مصنوعی می تواند ایجاد کند. همچنین شروع پروژه هایی که دستیابی به آن آسانتر است، یا بازده سرمایهگذاری نسبتاً سریعتر یا بالاتری دارند، میتواند انگیزهای برای سرمایهگذاری بیشتر ایجاد کرده و تغییرات فرهنگی و سازمانی داخلی را تسریع بخشند.